۸ استراتژی برتر معاملات فارکس مزایا معایب آنها
استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
استراتژی معاملاتی فارکس سیستمی را تعریف میکند که یک معاملهگر فارکس برای تعیین زمان خریدوفروش یک جفت ارز از آن استفاده میکند. استراتژیهای مختلف فارکس وجود دارند که معاملهگران میتوانند از آنها استفاده کنند ازجمله تحلیل تکنیکال یا تحلیل زیربنایی. یک استراتژی معاملاتی خوب فارکس به معاملهگر اجازه میدهد تا بازار را تحلیل کند و معاملات را با اطمینان با استفاده از تکنیکهای صحیح مدیریت ریسک اجرا کند.
استراتژیهای فارکس: بررسی جامع
استراتژیهای فارکس میتوانند به ساختار سازمانی مجزایی تقسیم شوند که به معاملهگران کمک میکند که از کاربردیترین استراتژیها استفاده کنند. نمودار زیر نشان میدهد که چگونه هر یک از استراتژیها در ساختار کلی جای میگیرد و رابطه میان استراتژیهای فارکس چیست.
استراتژیهای کارآمد معاملات فارکس
برای انجام معاملات فارکس به چند عامل نیاز است که یک استراتژی فارکس کارآمد را برای شما شکل دهند. استراتژیهای فراوانی وجود دارند که میتوانند دنبال شوند، هرچند درک استراتژی و راحتی کار با آن اهمیت فراوانی دارد. هر معاملهگر اهداف و منابع خاصی دارد که باید به هنگام انتخاب استراتژی مناسب در نظر گرفته شود.
سه معیار برای معاملهگران وجود دارد که میتوانند برای مقایسه کارآمدی استراتژیهای مختلف به کار روند:
- منبع زمانی موردنیاز است
- فراوانی فرصتهای معاملاتی
- فاصله معمول تا هدف
برای مقایسه آسان استراتژیهای فارکس بر اساس سه معیار ذکرشده، آنها را در یک نمودار حبابی نشان دادیم. در محور عمودی «نسبت ریسک به ریوارد » قرار دارد همچنین استراتژیهایی در بالای نمودار قرار دارند که ریوارد بالاتری برای هر ریسک صورت گرفته در هر معامله دارند. معاملات پوزیشن استراتژی هست که بالاترین نسبت ریسک به ریوارد را دارد. بر روی محور افقی سرمایهگذاری زمانی قرار دارد. به این معنی که برای نظارت بر معامله چه مقدار زمان موردنیاز است؛ و استراتژی که در این شرایط بیشتر کارآمد است استراتژی اسکالپ است زیرا تعداد معامله زیادی بهصورت منظم میتوانند انجام گیرند.
-
معاملات پرایساکشن
معاملات پرایساکشن عبارت است از مطالعه قیمتهای پیشین بهمنظور تنظیم استراتژیهای معاملات تکنیکی. پرایساکشن میتواند بهعنوان یک تکنیک مجزا مورداستفاده قرار گیرد یا همراه با یک شاخص. باوجوداینکه ترکیب چند رویداد اقتصادی بهعنوان یک فاکتور ثابت قابلقبول است، اصول اصلی بهندرت مورداستفاده قرار میگیرند. استراتژیهای دیگری وجود دارند که در دسته پرایساکشن قرار میگیرند همانگونه که در بالا از آنها نامبرده شد.
طول معامله:
معامله پرایساکشن نسبت به دورههای زمانی مختلف (طولانی، متوسط و کوتاهمدت) متفاوت است. توانایی استفاده از چارچوبهای زمانی مختلف برای تحلیل سبب شده است که بسیاری از معاملهگران به معامله پرایساکشن توجه نشان دهند.
نقاط ورودی/ خروجی:
روشهای زیادی برای تعیین سطوح پشتیبانی/ مقاومت وجود دارند که بهعنوان نقاط ورودی/خروجی مورداستفاده قرار میگیرند:
- فیبوناچی اصلاحی
- استفاده از دنباله های کندل
- تشخیص روند
- شاخصها
- اسیلاتورها
پرایساکشن تمامی استراتژیهای ذکرشده در اول مقاله بهغیراز carry را شامل میشود. این استراتژیها با اشکال مختلف ملزومات معاملات که در زیر به آنها اشارهشده است همراه هستند. مثالها روشهای مختلف معامله از طریق این استراتژیها را نشان میدهند تا با نحوه عملکرد هر یک از استراتژیها آشنا شویم و نیز گزینههای قراردادی مختلفی را برای معاملهگران به همراه دارند تا از میان آنها انتخاب کنند
-
استراتژی معاملات رنج
از طریق استراتژی معامله در مناطق رنج نقاط حمایت و مقاومت تشخیص داده میشوند. معاملهگران معاملات را حولوحوش این نقاط انجام میدهند. این استراتژی بدون هیچگونه نوسان مهم و روند مشخصی در بازار بهخوبی عمل میکند. تحلیل تکنیکال ابزاری اولیه است که همراه با این استراتژی مورداستفاده قرار میگیرد.
طول معامله:
طول هر معامله میزان مشخصی ندارد درصورتیکه استراتژیهای رنج باند (range-bound) در هر چارچوب زمانی میتوانند عمل کنند. مدیریت ریسک بخش جامعی از این روش است به طوریکه احتمال ریسک گریزی وجود دارد. درنتیجه یک معاملهگر رنج تمایل به بستن هر موقعیت range-bound دارد.
نقاط ورودی/خروجی:
نوسانسازها معمولاً بهعنوان ابزارهای تعیین زمان مورداستفاده قرار میگیرند. شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص کانال کالا (CCI) و فرآیندهای تصادفی تعدادی از نوسانسازهای مطرح هستند. گاهی اوقات پرایساکشن همراه با نوسانسازها سیگنالهای رنج باند را اعتبار میبخشد یا آنها را افزایش دهد.
مثال 1: معامله رنج جفت ارز USD/JPY
جفت ارز USD/JPY سطح قیمت طولانی رنج باند را در طی چند سال گذشته در نمودار بالا به تصویر کشیده است. نمودار بالا نوار واضح مقاومت و پشتیبانی را که معاملهگران بهعنوان نقاط ورودی/خروج از آن استفاده میکنند به تصویر میکشد. اسیلاتور RSI تعیین زمان نقاط ورودی و خروجی را به تصویر میکشد. این نقاط با مربعهای آبی و قرمز در تصویر نشان دادهشدهاند – آبی: بیشازحد خرید شده و قرمز: بیشازحد فروختهشده.
معامله رنج میتواند به نسبتهای مناسب ریسک به ریوارد منجر شود، هرچند همراه با سرمایهگذاری طولانی زمان در هر معامله باشد. مزایا و معایب مطرحشده در زیر را در نظر داشته باشید تا اهداف خود را بهعنوان یک معاملهگر تعیین کنید و منابع خود را مشخص کنید.
بیشتر بخوانید:آموزش فارکس
مزایا:
- فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب
معایب:
- به سرمایهگذاری مدتدار نیاز دارد
- مستلزم تحلیل تکنیکال قوی است
-
استراتژی معاملات روند
این استراتژی یک استراتژی ساده فارکس است که بسیاری از معاملهگران با سطوح مختلف تجربه از آن استفاده میکنند. این استراتژی با بهرهبرداری از فرصتهای ممنتوم جهتدار بازارها در تلاش برای دستیابی به بازده مثبت است.
طول معامله:
استراتژی معاملات روند در کل در میانمدت و طولانیمدت روی میدهد زیرا روندها خود طولهای مختلفی دارند. تحلیل چارچوب زمانی چندگانه همراه با پرایساکشن در این نوع استراتژی پذیرفته میشود.
نقاط ورودی/خروجی:
نقاط ورودی را معمولاً یک اسیلاتور مشخص میکند (RSI,CCI,…) و نقاط خروجی بر اساس نسبت ریسک-ریوارد مثبت محاسبه میشوند. با استفاده از فواصل سطح استاپ معاملهگران میتوانند آن فاصله را مساوی سازند یا از آن فراتر روند تا نسبت ریسک-ریوارد را حفظ کنند. برای مثال اگر سطح استاپ 50 پیپس دورتر قرار گیرد، سطح سوددهی در 50 پیپس یا بیشتر دورتر از نقطه ورودی تنظیم میشود.
مثال 2: تشخیص روند
در مثال ساده بالا جفت ارز EUR/USD روندی رو به بالا را نشان میدهد که با سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر اعتبار یافته است. در مورد روند رو به پایین عکس این قضیه صادق است
معاملات روند جفت ارز EUR/USD
زمانی که روند قدرتمندی را در بازار میبینید، آن را در جهت روند معامله کنید. برای مثال روند رو به بالای قوی در جفت ارز EUR/USD که در بالا نشان دادهشده است.
به هنگام استفاده از CCI بهعنوان ابزاری برای تعیین زمان ورودیها، توجه کنید که چگونه CCI هر بار به زیر 100- (به رنگ آبیهای لایت شده است) رفته است و قیمتها درنتیجه افزایش داشتهاند. همه معاملات به این روش انجام نمیشوند، بلکه به دلیل اینکه روند دنبال میشود، هر بار کاهش سبب میشود که خریداران بیشتری وارد بازار شوند و درنتیجه قیمتها افزایش مییابد. درنتیجه تشخیص یک روند قوی برای عملکرد مفید استراتژی معاملاتی روند محور مهم است.
نحوه انتخاب یک بروکر فارکس: همه آنچه باید بدانید
استراتژی معاملاتی روند محور میتواند با کمک فاکتورهای بسیاری بهخوبی عمل کند. لیست مزایا و معایب میتوانند در تشخیص این مطلب که آیا استراتژی معاملاتی روند محور برای شما مناسب است یا نه به شما کمک کنند.
مزایا:
- فرصتهای معاملاتی زیاد
- نسبت ریسک به ریوارد مطلوب
معایب:
- به سرمایهگذاری مدتدار نیاز دارد
- مستلزم تحلیل تکنیکال قوی است
-
معامله پوزیشن
معامله پوزیشن یک استراتژی بلندمدت است که عمدتاً بر فاکتورهای بنیادی تمرکز دارد هرچند روشهای تکنیکی همچون نظریه موج الیوت میتوانند به کار گرفته شوند. نوسانات کوچک بازار در این استراتژی در نظر گرفته نمیشوند زیرا تأثیری در تصویر وسیعتر بازار ندارند. این استراتژی در تمام بازارها چه سهام و چه فارکس میتواند به کار رود.
طول معامله:
همانگونه که در بالا اشاره شد، معاملات پوزیشن چشماندازی طولانیمدت دارند (هفتهها، ماهها یا حتی سالها) و برای معاملهگران با پشتکار بیشتر مناسب هستند. درک این مسئله که فاکتورهای اقتصادی چگونه بر بازارها یا تمایلات تکنیکی تأثیر میگذارند در پیشبینی ایدههای معاملاتی ضروری است.
نقاط ورودی/ خروجی:
سطوح اصلی بر روی نمودارهای چارچوب زمانی طولانیتر (هفتگی/ماهیانه) با توجه به دیدگاه ادراکی بازار اطلاعات ارزشمندی را برای معاملهگران پوزیشن به همراه دارند. نقاط ورودی و خروجی میتوانند با استفاده از تحلیل تکنیکال همچون دیگر استراتژیها موردبررسی قرار گیرند.
مثال 3: معاملات پوزیشن دکس آلمان 30:
نمودار بالا الگوی سر و شانه تقریباً دوسالهای را برای شاخص Germany30 نشان میدهد که همتراز با کاهش احتمالی زیر خط گردن بعد از شانه سمت راست قرار دارد (خط قرمز افقی). در این مثال ریزش شاخص Germany30 ازنظر تکنیکال و فوندامنتال به همان صورتی که قرار بود صورت گرفت. تا پایان سال 2018 آلمان دچار پس روی تکنیکال شد و جنگ معاملاتی آمریکا/چین روی داد که به صنعت خودروسازی آسیب رساند. مذاکرات برگزیت نیز کمکی به این مسئله نکرد زیرا احتمال جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا نیز بر اقتصاد آلمان تأثیر منفی داشت. در این مورد، درک الگوهای تکنیکال و داشتن فونداسیونهای اساسی منجر به ترکیب تحلیل تکنیکال و فوندامنتال شد که در ایجاد ایدههای معاملاتی قوی نقش داشتند.
در زیر مزایا و معایب متناسب با اهداف شما بهعنوان یک معاملهگر و مقدار منابعی که در اختیار دارید عنوانشدهاند:
مزایا:
- حداقل زمان را نیاز دارد
- نسبت ریسک به ریوارد بسیار مثبت
معایب:
- فرصتهای معاملاتی کم
- شامل تحلیلهای تکنیکال و فوندامنتال قوی میشود
-
استراتژی معاملات روزانه
معاملهگری روزانه استراتژیای است که بهمنظور معامله ابزارهای مالی در همان روز معامله طراحیشده است. به همین دلیل تمام پوزیشنها پیش از بسته شدن بازار بسته میشوند. در طول روز یک یا چند معامله میتوانند انجام شوند.
طول معامله:
محدوده زمانی معاملات از بسیار کوتاهمدت (در حد چند دقیقه) یا کوتاهمدت (چند ساعت) تا یک روز کامل که معامله در آن باز و بسته میشود میتواند ادامه یابد.
نقاط ورودی/خروجی:
در مثال زیر معاملهگران در انتظار ورود به پوزیشنهایی هستند که در زمان شکستن قیمت در طی 8 دوره میانگین متحرک نمایی (EMA) در جهت روند (دایره آبی) ایجاد میشوند و با نسبت ریسک به ریوارد 1:1 خارج شوند.
مثال 4: استراتژی معاملات روزانه جفت ارز EUR/USD
نمودار بالا یک نمونه تنظیمات معاملهگری روزانه را نشان میدهد که با استفاده از میانگین متحرکها روند را شناسایی میکنند. این روند به دلیل اینکه قیمتها بالای خطوط میانگین متحرک قرار دارند طولانی هستند (قرمز و سیاه). پوزیشنهای ورودی به رنگ آبیهای لایت شدهاند و سطوح استاپ در نقطه شکست قیمت قبلی قرارگرفتهاند. سطوح سوددهی بافاصله استاپ در جهت روند برابر هستند.
مزایا و معایب زیر پیش از دنبال کردن این استراتژی باید در نظر گرفته شوند. معاملهگری روزانه زمان بیشتر و تلاش بیشتری برای کسب سود میطلبد، همانگونه که در مثال بالا در مورد جفت ارز EUR/USD مشاهده میکنید.
مزایا:
- تعداد معاملات بیشتر
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط
معایب:
- به بازههای زمانی طولانی نیاز دارد
- شامل تحلیل تکنیکال قوی میشود
-
استراتژی اسکالپینگ فارکس
اصطلاح اسکالپینگ در فارکس برای توصیف فرآیند سودگیری اندک بر اساس یک روال مداوم به کار میرود. این سودگیری اندک با باز کردن و بستن چند پوزیشن در طول روز حاصل میشود. این فرآیند میتواند بهصورت دستی یا از طریق یک الگوریتم انجام شود که از راهنماهای از پیش تعیینشده همچون کی و کجا وارد پوزیشنها شویم و کی و کجا از آنها خارج شویم استفاده میکند. نقدترین جفت ارزهای فارکس نسبت به دیگران برتری دارند زیرا اسپردها محدودتر هستند و با طبیعت کوتاهمدت استراتژی هماهنگ هستند.
طول معامله:
اسکالپینگ شامل معاملات کوتاهمدت با حداقل بازگشت میشود که معمولاً بر روی نمودارهای با چارچوب زمانی کوتاهتر عمل میکند (1-30 دقیقه).
نقاط ورودی/خروجی:
همچون بیشتر استراتژیهای تکنیکال، تشخیص روند گام 1 است. بسیاری از اسکالپر ها از اندیکاتورهایی همچون میانگین متحرک برای تأیید روند استفاده میکنند. استفاده از این سطوح کلیدی روند در چارچوبهای زمانی طولانیتر تصویری بزرگتر را به معاملهگر نشان میدهد. این سطوح نوارهای مقاومت و حمایت را ایجاد میکنند. اسکالپینگ در طی این نوار را میتوان بعداً در بازههای زمانی کوچکتر با استفاده از نوسانسازهایی همچون RSI نیز تست کرد. استاپ ها با چند پیپس فاصله قرار میگیرند تا از تحرکات بزرگ در مقابل معامله جلوگیری شود. اندیکاتور MACD ابزار مفید دیگری است که معاملهگر برای ورود و خروج به معامله میتواند آن را امتحان کند.
مثال 5: استراتژی اسکالپینگ جفت ارز EUR/USD
جفت ارز EUR/USD در نمودار بالا نمونهای معمول از استراتژی اسکالپینگ است. روند طولانیمدت با میانگین متحرک (قیمت بالای میانگین متحرک 200) تأیید میشود. چارچوب زمانی کوچکتر نقاط ورودی/ خروجی را مشخص میکند. زمانبندی نقاط ورودی با یک مستطیل قرمز در جهت حرکت معاملهگر مشخصشدهاند. معاملهگران میتوانند پوزیشنهای طولانی خود را با استفاده از MACD زمانی که MACD(خط آبی) از خط سیگنال (خط قرمز) عبور میکند ببندند که بهصورت مستطیل آبی لایت شده است.
معاملهگران از همان تئوری برای تنظیم الگوریتمهای خود استفاده میکنند، هرچند نه بهصورت دستی.
علاوه بر معاملهگری اسکالپ کاربردی ذکرشده در بالا، لیست مزایا و معایب زیر را برای انتخاب استراتژی معاملهگری مناسب خود در نظر داشته باشید.
مزایا:
- نسبت به دیگر استراتژیهای فارکس تعداد معاملات بیشتری را شامل میشود
معایب:
- به بازههای زمانی طولانی نیاز دارد
- شامل تحلیل تکنیکال قوی میشود
- نسبت ریسک به ریوارد کمتری دارد
-
معاملات سوئینگ
این استراتژی یک استراتژی نظری است که معاملهگران درصدد سودگیری از range bound در کنار بازارهای معاملاتی هستند. با انتخاب tops و bottoms معاملهگران میتوانند وارد پوزیشنهای کوتاه و بلند شوند.
طول معامله:
معاملات سوئینگ میانمدت در نظر گرفته میشوند زیرا پوزیشنها هر جایی بین چند ساعت تا چند روز قرار میگیرند. روندهای طولانیمدت برای معاملهگران مطلوبتر هستند زیرا در طول روند در چند نقطه میتوانند از سرمایه خود استفاده کنند.
نقاط ورودی/خروجی:
در این استراتژی نیز نوسانسازها و اندیکاتورها میتوانند همچون استراتژی رنج باند برای بهترین پوزیشنهای ورودی/ خروجی و بهترین زمان برای آنها به کار روند. تنها تفاوت این است که معاملهگری سوئینگ برای هر دو بازارهای رنج باند و بازارهای رونددار به کار رود.
مثال 6: استراتژی معاملات سوئینگ برای جفت ارز GBP/USD
ترکیبی از اسیلاتور تصادفی، اندیکاتور ATR و میانگین متحرک در مثال بالا به کار گرفته شد تا استراتژی معاملاتی سوئینگ را به تصویر بکشد. روند رو به بالا با استفاده از میانگین متحرک 50 روزه (قیمت بالای خط MA) تشخیص داده شد. درصورتیکه روند رو به بالا باشد معاملهگران درصدد ورود به پوزیشنهای طولانی برمیآیند و این ضربالمثل را مدنظر میگیرند که «کم بخر، زیاد بفروش».
اسیلاتورهای تصادفی پسازآن برای تشخیص نقاط ورود مورداستفاده قرار میگیرند به این طریق که به دنبال سیگنالهای بیشازحد فروش رفته میگردند که با مستطیلهای آبی بر روی تصادفی و نمودار مشخصشدهاند. مدیریت ریسک گام نهایی است که بهموجب آن ATR سطوح استاپ را تشخیص میدهد. عدد ATR با دایره قرمزهای لایت شده است. این عدد تعداد تقریبی پیپس ها که دور از سطح استاپ هستند و باید تنظیم شوند را نشان میدهد. برای مثال، اگر ATR عدد 8/41 را بخواند معاملهگر استاپ را در 8/41 پیپس دورتر از نقطه ورودی قرار میدهد.
پس از مشاهده مثالی از معاملهگری سوئینگ، مزایا و معایب زیر را برای تعیین اینکه آیا این استراتژی برای شیوه معاملهگری شما مناسب است یا نه در نظر داشته باشید.
مزایا:
- تعداد بالای فرصتهای معاملاتی
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط
معایب:
- شامل تحلیل تکنیکال قوی میشود
- به زمان زیادی نیاز دارد
-
استراتژی معاملات انتقالی (Carry Trade)
معاملهگری Carry شامل قرض گیری یک ارز با نرخ پایینتر و پسازآن سرمایهگذاری در یک ارز با نرخ بالاتر میشود. این کار درنهایت منجر به جابجایی مثبت معامله میشود. این استراتژی پیشتر در بازار فارکس استفاده میشد.
طول معامله:
این معاملات به نوسانات نرخ بهره میان ارزهای مربوطه وابسته هستند، بنابراین طول معامله از میانمدت تا طولانیمدت (هفتهها، ماهها و گاهی سالها) متغیر است.
نقاط ورودی /خروجی:
بازارهای قوی معاملاتی مناسب برای استراتژی Carry هستند زیرا این استراتژی به بازه زمانی طولانیتری نیاز دارد. پیش از تعیین محل معامله (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر و برعکس)، روند باید تأیید شود. به مثال 1 بالا رجوع کنید. استراتژی Carry دو جنبه دارد، ریسک نرخ ارز و ریسک نرخ بهره. بهترین زمان برای آغاز پوزیشنها در آغاز روند است تا بتوان مطابق با نوسانات نرخ ارز از آن بهرهبرداری کامل کرد. نرخ بهره بدون در نظر گرفتن روند به همان شکل باقی میماند زیرا معاملهگر همچنان اختلاف نرخ بهره را درصورتیکه ارز اول در جفت ارز نرخ بهره بالاتری داشته باشد دریافت میکند.
آیا معامله انتقالی (Carry Trade) مناسب شما هست؟ مزایا و معایب زیر را بررسی کنید و تناسب آن با شیوه معاملاتی خود را ارزیابی کنید.
مزایا:
- به بازه زمانی کوتاهی نیاز دارد
- نسبت ریسک به ریوارد متوسط دارد
معایب:
- در بازار فارکس ارزش زیادی دارد
- فرصتهای معاملاتی کمی دارد
برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. صفحه ورود و ثبت نام